صفحات

۱۳۸۹ دی ۹, پنجشنبه

جوک های متفرقه 9

برنده جایزه نوبل ادبیات در زمان تقدیم جایزه خود به همسرش گفت: "این جایزه را به همسر عزیزم تقدیم می کنم که با نبودش باعث شد من بتوانم این کتاب را تمام کنم !

به یارو میگن چقدر لاغر شدی ، میگه: نباید از ظاهر آدما قضاوت کرد

ازبچه ميپرسن اون كدوم حيواني هست كه به ماگوشت شير ماست كفش لباس ميده ميگه بابام

یارو شلوارشو بر عكس ميپوشه ننش ميگه
الهي من قربون بچم برم كه هر وقت داري ميري انگار داري مياي

مادر پسره براش میره خواستگاری، پدر دختره میپرسه خوب پسرتون چه کاره هست؟
مادره میگه: پسرم دیپلماته پدر دختره میگه: اوه چه عالی! یعنی چی؟ مادره میگه: یعنی از وقتی پسرم دیپلمش گرفته همینطوری ماته

قاضی به دزده میگه: تو این همه دزدی رو تنهایی انجام میدی؟؟
دزده میگه: ای آقا، مگه توی این دور و زمونه میشه به کسی اعتماد کرد؟

یکی از این همشهری های شمالی ما رو زمان جنگ با صدام حسین ملعون گرفته بودند به اسارت در عراق! بعد یه روز بهشون می گن اجازه داری با اقواممت در ایران یه گفت و گوی تلفنی داشته باشی، اما حواست باشه یه چیزی ضد ما نگی ها. این همشهری ما هم می گه باشه. حواسم هست. بعد به فکر می افته یه کلک رشتی سوار کنه و بهشون می گه من چیزی نمی خوام بگم فقط دوست دارم یه آهنگ شاد براشون بخونم که بفهمن اینجا چقدر داره به ما خوش می گذره. وقتی گوشی رو بهش می دن شروع می کنه به بشکن زدن و با لهجه ی دل انگیز شمالی خودش و با ریتم یه تصنیف معروف شروع می کنه به خوندن "دیشب منو کتک زدن صبح هم یه فصل شکنجه، ... دام داری ریم، دیریم ریم"

یارو پسرش رو میفرسته ژیمناستیك، بعد از یه مدتی میبینه پسرش روز به روز جای اینكه پیشرفت كنه هی داره پسرفت می‌كنه. یك روز میره سر جلسه تمرینشون ببینه چه خبره، میبینه از بچش به عنوان خرك استفاده می‌كنند

ک روز عزرائیل سوار یک بنز الگانس بوده ازش میپرسن پولش را از کجا آوردی. میگه از اضافه کاری در عراق !

تو جاده پليس جلو يه ماشين رو مي گيره و ميگه چون از صبح اولين کسي هستي که کمربند ايمني بستي برنده 100هزار تومن پول شدي. حالا مي خواي باهاش چيکار کني؟ مرد مي گه: مي رم گواهينامه مي گيرم . زنش سريع مي گه: جناب سروان اين وقتي اکس مي زنه پرت و پلا مي گه . بچشون از اون پشت مي گه: بابا نگفتم با ماشين دزدي قاچاق نکنيم؟ يه صدا از صندوق عقب مي ياد : از مرز رد شديم يا نه؟

هیچ نظری موجود نیست: