صفحات

۱۳۸۹ دی ۹, پنجشنبه

جوک های متفرقه 11

يه معتاد 2 تا سيگار تو دهنش گرفته بود داشت ميكشيد ازش ميپرسن چرا 2 تا سيگار ميكشي ميگه يكي واسه خودم يكي هم از طرف دوستم كه زندونه بعد از يه مدتي ميبينن همون معتاد يه دونه سيگار ميكشه بهش ميگن حتمادوستت از زندان ازاد شده ميگه نه خودم ترك كردم

دو شكارچي با هم صحبت مي كردند. اولي پرسيد:« اگر خرسي به تو حمله كند، چه مي كني؟»
دومي: «با تفنگ شكارش مي كنم.»
اولي: « اگر تفنگ نداشته باشي، چه؟»
دومي:« مي روم بالاي درخت.»
اولي:« اگر آنجا درخت نباشد، چي؟»
دومي: «خب، پشت يك صخره پنهان مي شوم.»
اولي: «اگر صخره نبود، چه؟»
دومي:« توي گودالي دراز مي كشم.»
اولي: «اگر گودال هم نبود؟»
در اين موقع، شكارچي دوم عصباني میشه و میگه : «داداش! بگو ببينم، تو طرفدار مني يا خرسه؟

پدر: «پسرم! هر وقت مرا عصباني مي كني، يكي از موهايم سفيد مي شود.»
پسر:« حالا فهميدم كه چرا پدر بزرگ همه موهايش سفيد است.»

اگه ديدي بچه اي كنار يك روزنامه نشسته و روزنامه زرد شده ، بدون كار بچه نيست تبليغ ايرانسله !

جدیدترین متلک سال : بچه برو با هم خوشه ای هات بازی کن

معلم همچون شمعي ميسوزد و هوا را الوده ميکند بياييد معلم ها را گاز سوز کنيم

قل مراد میره خواستگاری دختر رو می بینه ازش خوشش نمیاد میگه: ما می ریم یه دوری می زنیم بر می گردیم

یه موز و یه پسته با هم دعواشون می شه، موز به پسته میگه: که چرا همیشه نیشت بازه؟ پسته میگه: از تو که بهترم، بخاطر 200 تومن جلوی همه شلوارت رو می کشی پایین!

بسیجیه می ره عروسک فروشی به صاحب مغازه می گه آقا یه دونه از اون خواهرا بده!

غضنفر داشته میمرده به پسرش میگه بعد از مرگ من به همه بگو بابام ایدز داشت ،پسرش میگه : واسه چی ؟
میگه : هم مریضیه باکلاسیه هم کسی سراغ مادرت نمیاد..

هیچ نظری موجود نیست: