صفحات

۱۳۸۹ دی ۹, پنجشنبه

جوک های متفرقه 7

 شيطون اكس مي خوره همه رو براي نماز صبح بيدار مي كنه

یه روز یارو سوار هواپیما می شه ، یهو هواپیما سقوت می کنه......
این قرار بود جوک باشه اما حادثه خبر نمی کنه

یه روز دو تا گوجه قرمز با هم دعوا میکنند یه گوجه سبز میاد وسط سواشون کنه گوجه های قزمز میگن سید تو دخالت نکن

اگه گفتین تو محل کی به همه محرمه؟؟؟ خوب معلومه لبنیاتی سر کوچه چرا؟؟ چون به همه محل شیر میده.

مامان! - چيه پسرم؟ مي خوام يخورده استراحت كنم. به غير از ساناز و سارا و پانته آ و پارميدا و ناتاشا و الناز و الهه و مريم و سوگل و نازنين و ركسانا، هر كس كه زنگ زد بگو من خونه نيستم

در مراسم خواستگاری: اقا داماد چه کارن؟ خانواده ی داماد: تو اداره امار زیرمیزی می گیرن, خوشه جابه جا میکنن

معتاده به يه دختره متلک ميگه: چشاش بيشت لباش بيشت تيپش بيشت .
دختره ميگه : گمشو آشغال معتاد.
معتاده می گه: انژباط شفر

یارو از آسمون خراش ميفته پايين مردم دورش جمع ميشن ميگن چي شده یارو ميگه :هيچي بابا پوزه آسانسورمونو زدم

آقا غلام زنگ ميزنه 110 ميگه آقا صدي ده طرف ميگه بله بفرمائيد غلامه ميگه بي انصاف تو بازار صدي پنج نزول ميدن

خشايار و بهروز خالي بند را ميبرن جهنم ، اما وسط راه ميگن به شما يه آوانس ميديم ،، ميگن چيه ،ميگن اينجا 2 نوع جهنم داريم يکي جهنم ايراني ها يکي جهنم خارجي ها ، ميپرسن فرقش چيه ، ميگن تو جهنم خارجي ها هفته اي يک بار قيـر داغ ميريزن تو دهنتون اما تو جهنم ايراني ها هر روز ،،،، خلاصه خشايار ميگه من ميرم تو جهنم خارجيا و بهروز هم مياد تو جهنم ايرانيا ..... يه چند ماهه بعد خشايار ميبينه خيلي ناجوره اينجا ميگه بيچاره بهروز خالي بند که هر روز قير ميخوره ، خلاص ميره ميبينه بهروز با رفيقاش نشستن دارن حال ميکنن و چاخان خبري هم از قير داغ نيست ،خشاياره ميگه جريان چيه ، مگن بابا اينجا آخه جهنم ايراني هاست يک روز قيرش نيست ، يک روز قيرش هست قيفش نيست ، يه روز دو تاش هست يارو نمي ياد سر کار

هیچ نظری موجود نیست: